مطالعات انستیتو پاستور ایران در مورد طاعون
سخنراني دكتر مارسل بالتازار در پنجمین کنگره پزشکی ایران؛ مهرماه 1335، رامسر
خاطره آخرين موارد طاعون كردستان هنوز آنقدر تازه است كه ميتوان در اينجا در درجه اول از آن ياد كرد.
پانزده سال قبل هنگاميكه همراه ژرژيلان به مناسبت يك همهگيري وحشی طاعون در مراكش به مطالعه اين بيماري پرداختيم مسائل مربوط به آن حل شده به نظر ميرسيد و تصور نميشد كه ديگر بتوان چیز جديدي به انبوه مطالعات طاعون اضافه كرد.
در اين زمان فقط موش بنادر (Rattus Rattus) عامل نگهداري اين بيماري در طبيعت شناخته ميشد و تصور ميشد هر كه دچار اين بيماري گردد حتماً مورد گزش كك اين موش واقع شده و ابتلائات بين انسان فقط در مورد طاعون ريوي مقبول بود.
معذالك بعضي از اشخاصيكه معرفت وسيعتري داشتند با اين نظريه (مقدس) مخالفت ميورزيدند و در راس آنان بايد از دانشمند فقيد ريكارد وژرژ يادآوري كرد. وجود كانونهاي خالص جوندگان وحشي كه در آنجا موش بنادر موجود نبود اينها را به اين فكر ميانداخت كه اين جونده را عامل نگهداري بيماري ندانند و نيز همهگيريهاي وحشتناك قرون وسطي به قدري شديد و دامنه دار بوده است كه موش بنادر و كك آن را هرچقدر هم متعدد بوده باشد نميشد كافي براي آن فكر كرد.با اين وصف تنها زحمات بيپايان ژرژيلان در دهات از بين رفته در اثر طاعون و نيز آزمايشگاه بود كه ما را به نقش سرايت از انسان راهنمايي كرد.
در اثر اين مطالعات ما به اين نتيجه رسيديم كه موش بنادر و كك آن سرمنشاء بيماري طاعون است وليكن به غير از ايجاد موارد تكگير و نادر از عهده همهگيريهاي بزرگ بر نميآيد و اين امر فقط به وسيله انگلهاي خارجي انسان ميسر است. البته اين عقيده به مذاق طرفداران عقيده جاري خوش آيند نميبود.سرنوشت ميبايست ما را به ايران هدايت كند كه در اينجا بتوانيم اين نظريه جديد را تكميل كرده و مجدداً اثبات كنيم و در شرايط متفاوتي كانونهايي را مطالعه كنيم كه در آن همهگيريهاي ناگهاني به مدت كم بروز ميكند و در آن اصولا موش بنادر وجود ندارد.
آقاي دكتر بهمنيار ضمن شرح مطالعات ما در اين كانونها براي شما بيان خواهد كرد كه انسان فقط در اثر تماس با اين جوندگان دچار بيماري ميگردد و اينها عوامل طبيعي اين بيماري ميباشد.
اينجا بايد يادآوري كرد كه موش بنادر در منزل انسان زندگي ميكند و همينكه در اثر بيماري از پاي درآمد كك آن كه بهراحتي به انسان دسترسي دارد فورا به او حمله ميكند؛ در حاليكه وقتي يك جونده وحشي در اثر طاعون از بين رفت به ندرت اتفاق ميافتد كه برزگري جلوي لانه آن بنشيند يا در اثر شخم زدن مزرعه تماس با كك آن پيدا كرده آلوده گردد.
آنچه كه مسلم است كك جوندگان وحشي نميتواند مدتي روي انسان زيست كند و اتفاق نميافتد كه ايجاد مواردی را بين انسان كند كه ما در گاوميشان و گزدره در كردستان مشاهده كردهايم. در نتيجه بايد گفت كه انگلهاي خود انسان باعث ابتلاء كسان و اطرافيان بيمار اصلي ميگردند.
ابتلائات انساني در كشورهاي متحده آمريكا كه انگلهاي انسان وجود ندارد و اينكه اين موارد كاملاً اتفاقي بوده و انتشار ندارد نيز مؤيد اين نظريه است که اين ندرت موارد در جاهاييكه موش بنادر وجود ندارد از نظر هم ميهن ما ژزف دزيره تولوزان نيز مخفي نمانده بود؛ زيرا او در 80 سال قبل ضمن صحبت درباره اين بيماري از خاموش شدن خود بخود آن يادآوري كرده است.
در نتیجه می توان گفت در مواقعی که بیماری انتشار فوق العاده پیدا می کند پای موش بنادر در میان است ولیکن این انتشار در شهرهای بزرگ و بنادر که به وسیله راه آهن و کشتی به هم متصل هستند عملی باشد. نميتواند معذالك توجيه سرايت بيماريزا از دهي به ده ديگر بنمايد. اينجا ميتوان تصور كرد مثلاً برزگري كه براي آخرين ديدار به بالين بيماري در ده ديگر حاضر شده است در بازگشت همراه خود انگلهاي بيمار مزبور را حمل كند. ولي اين هم كافي براي همه مواردي كه در ده جديد ديده ميشوند نميباشد. بنابر اين ميبايست دنبال عامل ديگري گشت كه بيماري را از جايي به جاي ديگر نقل نمايد.
از طرف ديگر اگر فرض كنيم موش بنادر عامل اصلي بيماري باشد نقص ديگري در اين فرضيه مشهود ميافتد و آن حساسيت فوقالعاده اين حيوان است كه به سرعت تلف ميشود و در تمام موارد همهگيري كه عفونت اين حيوانات مورد تجسس قرار گرفته هيچوقت حيوان زنده با كمك آن آلوده به طاعون پيدا نشده است ولي معهذا چند ماه بعد در همان نقاط دوباره بيماري بروز كرده است. بنابراين در مورد طاعون دو مسئله براي بررسي باقي ميماند؛ يكي مسئله انتشار و ديگري نگهداري آن. رفته رفته كه مطالعات ما در ايران نضج ميگرفت مسئله دوم روشن ميشد و آقايان دكتر بهمنيار و دكتر افتخاري براي شما بيان خواهند كرد كه چگونه براي نگهداري بيماري در طبيعت وجود حيوانات مقاوم لازم ميباشد.
دوست ما هايش اولين كسي بود كه صحت اين نظريه را در كنيا نشان داد. در همين موقع نيز سازمان جهاني بهداشت اين موقعيت را براي ما فراهم آورد كه نظريه خود را در اين مورد در كشورهاي ديگر نيز دنبال كنيم و اينجا من بايد كمال تشكر خود را نسبت به جناب آقاي دكتر صالح وزير محترم بهداري كه ضمن تشويق به ادامه اين تحقيقات شخصاً وسايل كار ما را فراهم آوردند بيان كنيم.
از طرف ديگر سازمان جهاني بهداشت جلسهاي با حضور نمايندگان كشورهاي همجوار در ايران ترتيب داد و متعاقب آن نمايندگان مزبور درخواست كردند كه انستيتو پاستور ايران دنباله تحقيقات را در كشورهاي آنان نيز بگيرد و آقاي دكتر بهمنيار نتايج اين مطالعات را بيان خواهند كرد. به طور خلاصه نتيجه اين تجسسات از اين قرار است:
1- انتشار بيماري در هندوستان در اثر تراكم فوقالعاده جمعيت و تماس بي اندازه زياد مردم ميباشد
.
2- نگهداري بيماري در طبيعت در اثر وجود جوندگان نسبتاً مقاوم در كانونهاي بيماري است
.
3- همهگيري شناسي بيماري مبتني بر عوامل زير است:
- در جاهايي كه طاعون، خاص جوندگان وحشي است مثل آمريكاي شمالي بيماري تكگير است.
- در جاهايي كه طاعون بين انسان نيز ديده ميشود مثل كردستان، سوريه، تركيه، عراق عرب و غيره در صورتيكه بيماري منتشر شود به واسطه انگلهاي خود انسان ميباشد.
- در جاهايي كه موش بنادر نيز وجود دارد مثل هندوستان بيماري به راحتي ولي به كندي منتشر ميشود.
- در جاهايي كه هر سه عامل يعني جوندگان صحرائي، موش بنادر و طاعون بين انسان موجود است مثل مراكش موارد بيماري در نقاط متعدد ولي دفعتاً ظاهر ميگردد
.
- طاعون خالص موش بنادر كه در بنادر مشاهده ميشود به سرعت ظاهر ميگردد و كاملاً از بين ميرود.
- طاعون موش بنادر همراه با موارد بين انسان كه در همهگيري های بزرگ ديده ميشود در اثر ارتباط فراوان بين انسان ميباشد.
- بالاخره همهگيريهاي قرون وسطي را در اثر يكي از موارد مذكور فوق بايد دانست.
4- پيشگيري بيماري بستگي به عاملی دارد كه ايجاد بيماري كرده است و در نتيجه يكسان نميباشد و در هر موردي فرق ميكند.
به طور خلاصه اين بيماري وحشتناك اكنون به خوبي شناخته شده و ما وسايل كافي براي پيشگيري و نيز مبارزه با آن در دست داريم.
|